Web Analytics Made Easy - Statcounter

علی دایی رکوردار ایرانی ها در لایک اینستاگرام شد. بازار نیوز -علی دایی در روزی که شهروندان ایرانی را به حضور و همیاری با زلزله زدگان فرامی خواند در فضای مجازی نیز در کانون توجه کاربران قرار گرفته است به گونه ای که صفحه او بالاترین رکورد لایک در اینستاگرام را شکست. در جام جهانی‌ 2006 حضور علی دایی در تیم ملی ایران به دلیل حساسیت‌هایی که در آن تاریخ وجود داشت با مخالفت‌هایی همراه می‌شد و منتقدان گاهی وقت‌ها او را نشانه می‌گرفتند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با این همه اقتدار دایی، سابقه او در بوندس‌لیگا، حضور همیشگی به‌موقعش در تمرینات و گل‌هایی که به ثمر می‌رساند، حکومت او را در تیم ملی تجدید می‌کرد.

دایی در سال‌هایی که در تیم ملی قدرت گرفت، به ویژه پس از 1998 فرانسه تا 2006 حاکم مطلق بود و همه مربیان داخلی و خارجی چه به اجبار، چه به اختیار با او همکاری می‌کنند اما 2006 سال نحس دایی در فوتبال بود.

وقایع جام جهانی‌ آلمان و ایجاد چنددستگی در تیم ملی، دایی را در اقلیت قرار داده بود و او دیگر اتوریته سابق را نداشت.

برانکو سرمربی وقت تیم ملی ایران هم وجاهت سابق را نداشت و کار آن‌قدر بیخ پیدا کرد که دایی در جام جهانی‌ نیمکت‌نشین شد.

اتفاقی بی‌سابقه در تمام سال‌هایی که دایی فوتبال بازی می‌کرد. او به ندرت طعم نیمکت‌نشینی را چشیده است...
علی دایی؛ رکورد لایک را شکست
اتفاقات تلخ در جام جهانی‌ 2006 برای دایی به شدت گران تمام شد. فضای مجازی در آن روزگار وسعت امروز را نداشت. گوشی‌ها هنوز هوشمند نشده بودند و اینترنت در کشور گسترش نیافته بود اما شوخی‌های پیامکی در گوشی‌های همراه باعث شد تا دایی در فضای مجازی سال 2006، تحقیر شود.

آن روز هیچ‌کس تصور این محبوبیت امروزی را از دایی نداشت و خیلی‌ها با خود گفتند کار ستاره تمام است. او دیگر حتی در آسمان فوتبال چشمک هم نمی‌زند.

دایی در سال‌هایی که قاعدتاً باید از فوتبال محو می‌شد اما در عالم مربیگری دوباره مصر شد. او باز هم همان علی دایی زمین فوتبال شد که با سماجت تمرین می‌کرد و گل می‌زد.

در مربیگری قصد نداریم کارنامه علی دایی را مرور کنیم. طبعاً قهرمانی در جام‌حذفی پاسخگوی نیازها و بلندپروازی‌های دایی نیست. قهرمانی با سایپا هم کمی قدیمی است و شاید دایی دوست دارد در یک تاریخ جدیدتر و به‌روز‌تر با یک تیم که شاید نامش پرسپولیس باشد جشن قهرمانی بگیرد اما او امروز مرد اول فضای مجازی و حقیقی است.

آنهایی که دایی را در جام جهانی‌ 2006 در پیامک‌های آنچنانی خجالت می‌دادند، حالا به دلیل استمرار در همراهی با مردم، کمک به زلزله‌زدگان و حضور به‌موقع در منطقه دایی را تحسین می‌کنند.

دایی به چهره‌های محبوب تبدیل شده که لایک‌خورش ملس است و همه او را دوست دارند.

دوست داشتن دایی دیگر کار ساده‌ای شده اما او برای رسیدن به این نقطه و این درجه از محبوبیت خیلی تلاش کرد.

اول از همه اینکه همیشه در کنار مردم باقی ماند‌‌؛ این بار چهره او را در ایستادن بالای سر کمک‌های مردمی در کرمانشاه دیدیم‌‌؛ او آنجا هم مردم را فراموش نکرد...خبرورزشی برچسب ها: دایی ، زلزله شدید در کرمانشاه ، لایک اینستاگرام

منبع: بازار نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت bazarnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بازار نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۷۴۴۰۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جغرافیای لایک‌ها و دیس لایک‌ها

  مثلا کسی که عقیده دارد اسرائیل یک کشور است و از آن طرفداری می‌کنم، آیا عقیده‌ درستی دارد؟ یا کسی که عقیده دارد زنان جنس دوم هستند!خیلی از عقیده‌ها و باور‌ها اصلا با شعورمان تناقض دارد و انگار کله‌مان را داغ می‌کند که چطور آدمی که اشرف مخلوقات است می‌تواند چنین چیزهایی را در مخیله‌‌اش بگنجاند. پس باید در مواجهه با این باورها چه کنیم؟!

درست یا غلط؟
بعضی عقاید درست نیستند وغلط بودن‌شان کاملا در ذوق می‌زند مثلا اعتقاد به بت پرستی یا خورشید پرستی قطعا باور درستی نیست اما در دین ما توهین وفحاشی حتی به این دسته ازعقاید هم مذموم شده وامر درستی نیست اما نه به این معنا که ما اجازه نقد، رد کردن یا به چالش کشیدن عقیده‌ای را نداریم. ازطرفی در دین‌ما هر چیزی که مبنای عقلانی و فطری نداشته باشد، ارزشی ندارد و چون اسلام بر پایه تعقل و اندیشه است، می‌تواند با استدلال‌هایی منطقی این دسته از باورها رابه چالش بکشد و رد کند. البته جانم برای‌تان بگوید که همچنان‌ جان و مال و آبروی آدمی فارغ از عقیده‌اش مورد احترام است. ازسوی دیگر، فرض کنید در جامعه‌ای دو دسته هستند که باعقیده‌ای کاملامتضاد زندگی می‌کنند‌؛مثلایک دسته معتقدند یهودی‌‌ها ‌نژاد برترند و دسته‌ دیگر می‌خواهند هرچه یهودی بر سر راه خود می‌بینند، بکشند. در این بین شعار احترام به همه‌ عقاید چطور می‌خواهد اتفاق بیفتد؟ما نمی‌توانیم برای عقیده‌هایی که ریشه درخرافات، وهم،تخیل وعادات دارد‌،مثل همان‌هایی که دراوایل متن به آن اشاره کردم،احترام عقلانی قائل باشیم و آن را بپذیریم. البته یادمان باشد عقیده‌ای که بازتابی دراجتماع داشته باشد و به‌فرد دیگری آسیب بزند، جای مخالفت دارد‌؛ باقی عقاید که کاملا در دایره فردی زندگی قرار می‌گیرد، مورد بحث ما نیست مگر این‌که طرف مقابل شما دوست یا عزیزی باشد که قصد آگاه کردنش را دارید‌. 

منعطف باش
شما درطول روزممکن است با آدم‌های مختلفی سر و کار داشته باشید. اگر بخواهید با هرکسی که مخالف شما فکر می‌کند، بحث و چالش به راه بیندازید، عمرتان به‌سختی می‌گذرد.پس باید چه کار کنیم؟ مگر نباید به‌دنبال اثبات حرف خود و نقد عقاید غیرعقلانی دیگران باشیم؟اول از هر چیزی باید یادمان باشد هدف ما از به چالش کشیدن یا ردکردن عقیده‌ای، توهین به شخص یا ناراحت کردن او نیست. دوم، تا زمانی که انعطاف‌پذیری را یاد نگیریم، از پس گذراندن ساده‌‌ زندگی هم برنمی‌آییم، چه برسد به اصلاح کسی. باید انعطاف‌پذیری را یاد بگیریم تا هرچیزی به‌جای خودش و درست اتفاق بیفتد و حرف ما پذیرفته شود. برای منعطف شدن، خوب و بد زندگی را بپذیرید و احساسات خود را سرکوب نکنید و آنها را به رسمیت بشناسید. ازواکنش سریع و هیجانی بپرهیزید و تا جایی که خط قرمزها شکسته نشود از شوخی و خوشرویی برای گسترش روابط اجتماعی خود استفاده کنید. علاوه بر این چند مورد، راه‌های دیگری هم هست که بعدتر به آن می‌پردازیم. 

شورش را در نیاور
انعطاف پذیری مثل نمک غذا می‌ماند که گاهی در خرج کردنش خسیس می‌شویم و گاهی هم شورش را درمی‌آوریم. وقتی ما دائم در برابر هرموقعیت، انسانی وتفکری انعطاف‌پذیری به خرج بدهیم،کاربه جایی می‌رسدکه توان مقابله ومبارزه ازشما سلب می‌شود. تبدیل به انسان پذیرایی می‌شوید که تسلیم هر موقعیتی است وهرچیزی را می‌پذیرد، حق خود را نمی‌تواند به دست بیاورد و یاد گرفته است که برای مورد تأیید بودن همه چیز را بپذیرد. گاهی این تلاش برای مورد تأیید و پسند آدم‌ها بودن نتیجه‌ عکس دارد و به‌جای این‌که حس خوب و رضایت را به شمامنتقل کند،دائم شما را دریک موقعیت ناخوشایند قرارمی‌دهد. برای مثال آدمی که درمقابل هرحرف،سخن،موقعیت وانسانی پذیرا بوده است،فردادرمقابل رئیس زورگوی خود،همسر بدخلق وشرایط بد اجتماعی‌اش هم انعطاف به خرج می‌دهد و از ترس تأییدنشدن، فراررابرقراروتلاش برای تغییردادن، ترجیح می‌دهد. قاطع بودن، منفعل نبودن و تعیین خط قرمزها به شما کمک می‌کند تا شور انعطاف را در نیاورید. 

هدف اصلی فراموش نشود
عقیده چنان خود را به معتقدش گره می‌زند که جزئی از‌فرد می‌شود اما این ویژگی نباید به ما اجازه دهد که برای نقد یک عقیده، به شخصیت معتقد توهین کنیم و آن را زیر سؤال ببریم. همان‌طور که قبل‌تر هم گفتم، هدف ما ناراحت کردن کسی نیست بلکه ایجاد رشد و محیطی برای توسعه فردی و جمعی است.از آنجا که هر چیزی آداب و اصولی دارد، جا دارد به چند مورد از اصول نقد کردن اشاره کنم: 
اول ازهمه این‌که قصد مادعواوجنگ وجدل نیست،مابه دنبال متقاعد‌سازی هستیم پس به دنبال روش‌های درست متقاعد‌سازی بروید. 
مورد دوم این‌که به جای انتقاد مستقیم از ارائه پیشنهاد استفاده کنیم. 
و سومین مورد به ما می‌گوید برای انتقاد به کسی، ابتدا جنبه‌های مثبت را یادآوری کنیم و سپس سراغ اصل ماجرا برویم. 

نه به سکوت بی‌جا 
شنیده‌اید که می‌گویند این سکوت مظلوم است که ظالم می‌سازد؟ این جمله درباره عقاید هم صدق می‌کند. وقتی در برابر ناهنجاری در جامعه سکوت کنی، هنجار جدیدی ایجاد کرده‌ای. مثال واضحش اعتراضاتی است که اتفاق می‌افتد و یکی از آنها، اعتراضات اخیر دانشجویان آمریکایی به اسرائیل است. حمله‌ اسرائیل و کشتار بی‌رحمانه‌اش ناشی از یک عقیده است و سکوت در برابر آن به معنای پذیرفتن مرگ هزاران انسان‌.از طرفی این جمله به ما یک الگوی رفتاری در باقی روابط اجتماعی هم می‌دهد و یادآوری می‌کند پذیرش و انعطاف در هرجایی جواب نمی‌دهد و گاهی هر یک قدم عقب‌نشینی، یک قدم بیشتر از حریم و آرامش تو را از بین می‌برد.البته باز هم تاکید می‌کنم نداشتن انعطاف و پذیرش هم به خودی خود اشتباه است و زیان رسان. 

نه خم کن، نه بشکن!
نه‌فقط در این دوصفحه، بلکه در کل این شماره‌ نوجوانه بارها حرف از خط قرمزها را به میان آوردیم. خط قرمز همان شاه کلیدی است که در روابط اجتماعی به داد ما می‌رسد و داشتن یا نداشتنش، میزان آرامش ما را در ارتباط با آدم‌ها جابه‌جا می‌کند و انواع مختلفی دارد، از مرزهای رفتاری و عقیدتی گرفته تا مرزهای فیزیکی‌. داشتنش هم هزارویک سود دارد که به گمانم مهم‌ترینش، ایجاد یک آرامش ذهنی و روابط اجتماعی سالم است اما شاید بپرسید مسیر ساختن خط قرمز چطور طی می‌شود؟جانم برای‌تان بگوید که من خیلی سریع و جمع و جور به آنها اشاره می‌کنم، شما هم لطف کنید و ادامه‌ این نخ را بگیرید و پیش بروید. اول از همه این‌که به خودتان حق و اجازه‌ داشتن خط قرمز را بدهید، نه گفتن را یاد بگیرید و ترس از دست دادن آدم‌ها را از سرتان بیرون کنید‌؛ کسی که نتواند حق و حریم شما را حفظ کند، همان بهتر که از دست برود. خط قرمز را محکم بنا کنید و در رعایت کردنش سختگیر باشید. مورد آخر این‌که صفحه‌ فوت و فن این شماره از نوجوانه را مطالعه کنید، چون آنجا کامل و جامع دراین‌باره صحبت کرده‌ایم و راهکار داده‌ایم. 

دیگر خبرها

  • شکست رکورد ایران توسط ترانه احمدی در مسابقات اسکیت فری استایل
  • حمله نکونام به رکورد تاریخی پرسپولیس
  • جغرافیای لایک‌ها و دیس لایک‌ها
  • جم رکورد فروش را شکست
  • شکست رکورد ساخت ایستگاه مترو در کرج ایستگاه شهید سلطانی افتتاح می شود
  • یک رکورد خاص و روحیه‌بخش در اختیار استقلال!
  • رئال مادرید و ثبت رکورد 8 بازی بدون شکست متوالی مقابل بایرن مونیخ
  • ارتقای رکورد یا شکستن طلسم؟ 12 سال شکست‌ناپذیری رئال مادرید مقابل بایرن مونیخ! / عکس
  • مرد در سایه به زودی مدیرعامل استقلال می شود؟ | مدیری که علی دایی را آبی‌پوش کرد!
  • عکس | جواد کاظمیان با رضا مالدینی تمرین می کند!